و الان این قسمت رو علم کرده و تذکر داده،،،بقول شوهرم،چرا توی محیط کار بعضیانمیتونن چشم پوشی کنن،ببخشن،نگن و کارتو جور کنن،درستش کنن،
چرا همیشه عده ای دنبال یافتن خرابکاری بقیه ن؟
چرا من بلد نیستم خرابکاری بقیه رو گزارش بدم،
سعی میکنم نسبت به این موضوع بی تفاوت باشم،ولی خوب بعضی وقتا ته دلت چینیک چینیکه!
انگار فردا که باهاشون رودررو میشی،راحت نیستی،محتاط رفتار میکنی،اصلا جو رفاقت انگار توی بعضی محیط ها معنی نداره
در کل ادم بخشنده ای ام،و ازون بهتر فراموشکار،یه صفتی هست مال خدا،که هم میبخشه ،هم فراموش میکنه،خدا این یکی صفتش رو رو من کار کرده انگار،نمیتونم دوسشون نداشته باشم،لیست خوبی هاشون میاد جلو چشام،همه چیو از نو شروع میکنم،دوست داشتن ها رو
من همینم،و خودمو دوس دارم،و خودمو عوض نمیکنم،میخوای بهم بخندی بخند،من دوستون دارم،میخوام شاد باشم،و اوازه شاد بودنم بپیچه تو شهر،میخوام خودم ارزش های زندگیمو دسته بندی کنم
رو ,کار ,ای ,محیط ,کرده ,توی ,خرابکاری بقیه ,فراموش میکنه،خدا ,میکنه،خدا این ,این یکی ,،هم فراموش
درباره این سایت